بچه های ابدی
اگر خدایی ناکرده عیالتان فوت کند شما چه کار می کنید ؟
الف) اول ناراحت و بعد خوشحال می شوید !
ب) اول خرما و بعد شاباش می دهید !
ج) اول قبرستان و بعد محضر می روید !
د) انشاا… بقای عمر ? تای دیگر باشه !
ملاک شما در انتخاب عیالتان چه بوده است ؟
الف) املاک پدرش !
ب) دارایی پدرش !
ج) املاک و دارایی پدرش !
د) همه موارد !
اگر عیالتان از شما بخواهد که برای کادوی تولدش یک گردنبد طلا بخرید چکار می کنید ؟
الف) تا بعد از روز تولدش گم و گور می شوید !
ب) تا بعد از روز تولدش خودتان را به مریضی می زنید !
ج) تا بعد از روز تولدش خودتان را به مردن می زنید !
د) آدرس یک بدلی فروشی کار درست را از دوستتان می گیرید !
محبت آمیز ترین جمله ایکه به عیالتان گفته اید چه بوده است ؟
الف) عزیزم ، امروز صبحانه چی داریم ؟!
ب) عزیزم ، امروز ناهار چی داریم ؟!
ج) عزیزم ، امشب شام چی داریم ؟!
د) من واقعا … من واقعا عاشق …. من واقعا عاشق تو …. من واقعا عاشق تو روبچه با پنیرم!
در کارهای منزل چقدر به عیالتان کمک می کنید ؟
الف) در خوردن غذا با او همکاری می کنید !
ب) کانال های تلویزیون را شما با کنترل عوض می کنید !
ج) موقعی که عیالتان مشغول تمیز کردن منزل یا شستن ظروف است ، با زدن صوت و دست او را تشویق می کنید!
د) گاهی اوقات کارهای شخصی تان را خودتان انجام می دهید!
اگر عیالتان با شما قهر کند برای آشتی کردنش چه کار خواهید کرد ؟
الف) شما هم با او قهر می کنید تا زمانیکه خودش بیاید منت کشی !
ب) از طریق بکارگیری سیستم اعمال خشونت ، او را به زور آشتی خواهید داد !
ج) او را تهدید می کنید که اگر تا ?? بشمارید و آشتی نکند سریعا اقدام به اختیار نمودن همسر جدید می نمایید !
د) حاضرید یک چیزی هم بدهید اگر همیشه قهر باشد
نظرتان در مورد این جمله چیست ؟ ( مهرم حلال ، جونم آزاد ! )
الف) زیبا ترین جمله دنیاست !
ب) با معنا ترین جمله دنیاست !
ج) خوشحال کننده ترین جمله دنیاست !
د) تخیلی ترین جمله عصر کنونی است
در کل ، از زندگی با عیالتان راضی هستید ؟!
الف) اگر نباشم چیکار کنم ؟!
ب) چاره ای جز این ندارم !
ج) یک جوری داریم می سازیم دیگه !
د) بله که راضی هستم البته تا زمانیکه بتوانم پول مهریه اش را جور کنم
(با همه اتفاقاتی که می افته و همه چیز تموم میشه ادما فکر میکنن خوشبختی رو به دست اوردن ولی پایانهای خوش مال داستانه)
با عرض سلام به همه.لطفا نظرتونو راجب خط بالا بگید.ممنون میشم
گاهی،
وقتی کسی را در حال گریستن می بینید
بهتر است که نپرسید چرا![]()
گاهی،
فقط ۳ کلمه کافیست تا باعث شود دوباره احساسی خوب به او دست دهد و آن ۳ کلمه عبارتند از:
¤من اینجا کنارتم¤![]()
اول خودت به جواب فکر کن بعد جواب درست رو نگاه کن به نفعته هوشت تقویت میشه...

دنياي فيلم و سينما سالانه با به تصوير کشيدن رويدادهايي نظير تغييرات جوي وحشتناک، عمليات خصمانه دشمنان زمين و ديگر اتفاقات عجيب براي پايان بخشيدن به حيات زمين و بشريت پيشبينيهايي ميکنند با اين حال اگر چه اين فيلمها همگي تخيلي هستند، اما دانشمندان نگران سناريوهايي هستند که بسيار خطرناکتر از اتفاقات پرده سينما خواهند بود.......
آدمی همیشه دنبال قطعه ای گم شده است،
هیچ آدمی را نمی توان یافت که قطعه خود را جستجو نکند
فقط نوع قطعه هاست که فرق می کند،
یکی به دنبال دوستی است
دیگری در پی عشق.
یکی مراد می جوید و یکی مرید.
یکی همراه می خواهد و دیگری شریک زندگی،
یکی هم قطعه ای اسباب بازی!
به هر حال آدم هرگز بدون قطعه خود یا دست کم
بدون آرزوی یافتن آن نمی تواند زندگی کند
گستره این آرزو به اندازه زندگی آدم است
و آرزوهای آدم هرگز نابود نمی شوند...
مردي صبح از خواب بيدار شد و ديد تبرش ناپديد شده . شك كرد كه همسايه اش آن را دزديده باشد ، براي همين ، تمام روز اور ا زير نظر گرفت.
متوجه شد كه همسايه اش در دزدي مهارت دارد ، مثل يك دزد راه مي رود ، مثل دزدي كه مي خواهد چيزي را پنهان كند ، پچ پچ مي كند ،آن قدر از شكش مطمئن شد كه تصميم گرفت به خانه برگردد ، لباسش را عوض كند ، نزد قاضي برود و شكايت كند .
اما همين كه وارد خانه شد ، تبرش را پيدا كرد . زنش آن را جابه جا كرده بود. مرد از خانه بيرون رفت و دوباره همسايه اش را زير نظر گرفت و دريافت كه او مثل يك آدم شريف راه مي رود ، حرف مي زند ، و رفتار مي كند .

از خودم بدم آمد ، وقتی که به پسرک گفتم :
کفش هایم را خوب رنگ کن
و او گفت : خاطرت جمع باشد مثل سرنوشتم برایت سیاه می کنم...
خداحافظ دوست من
خدا حافظ مهربان
قطره هایی که روی گونه هایم می لغزند اشک نیست
دیشب
خاطرات با تو بودن را در کوچه قدم میزدم
باران بارید
من رو به آسمان کردم
باران در چشمانم بارید
این قطره ها را چشمانم برای تو از باران امانت گرفت
تا امروز با تمام تنهایی ام به تو هدیه کنم
این قطره ها سهم تو از باران دیشب است
اگر گونه هایم سرخ شده اند
اگر می لرزم
به خاطر سوز سرمای غربتی است که در چشمان تو دیده ام
من گریه نمی کنم
خداحافظ دوست من
خداحافظ مهربان
ترم چهارمم تموم شد و به نیمه راه کارشناسی رسیدیم......روابط سرد کلاس!!!!پایان ترم، بی خداحافظی!!!!!!! و و و.......................
امیدوارم حداقل تابستون به وبلاگ سر بزنین (امیدوارم) !!!!!!!!!!!!!
ایشالا تابستون خوب و پرباری داشته باشین و سرشار از شادی و خبرهای خوش......... موفق باشین. خدانگهدارتون دوستان.
چشــم فـروبسته اگـــر وا کنـــی
در تـــو بـــود هـــر چـــه
تمنـا کنـــی
عـــافیت از غیــر نصیـــب تـــو نیســـت
غیـــر تـــو ای
خستــه طبیب تــو نیست
از تـــــو بــــــود راحــــــت بـیـمــــــــار
تـــــو
نیســت بـــــه غیــــــر از تـــــو پــرستــار تــــو
همـــــدم
خــــود شـــو کـــــه حبیـــب خـودی
چـــــاره خـــود کـــــن کـــــه طبیـــب
خـــودی
غیــــــر کـــــــه غــافــــــل ز دل زار تســــــــت
بــــی
خبـــــــر از مصلحــــت کــــــار تســــت
بــــــر حــــذر از مصلحـــت
انــدیش بــاش
مصلحـــت انــدیــش دل خویـــش باش
چشم بصیــــــرت نگـشـایــی
چـــرا؟
بی خبر از خویـش چرایی چرا؟...
رهی معیری
ولی نوشته هات رو میخونه...
تا از درونت با خبر بشه...
و زیرش کامنت میزاره...
نه به خاطر این که خوشش اومده...
واسه این که بهت بفهمونه تنها نیستی...
حالا شما که غریبه نیستین پس نظر بدین حتی اگه خوشتون نیومد...
فقط به خاطر دلگرمی نویسنده...
همین و بس...
زیر باران اگر دختری را سوار کردید جای شماره به او امنیت بدهید…
او را به مقصد مورد نظرش برسانید نه به مقصد مورد نظرتان!
در تاکسی خودتان را به در بچسبانید نه به او!
بگذارید وقتی زن ایرانی مرد ایرانی را در کوچه خلوت میبیند
احساس امنیت کند نه احساس ترس
::
::
خدایــــــــــــــــــا …
به حد کافی خیال بافتم …
و تنم کردم …
یه کم واقعیت شیرین …
لطفا …
اگر اولین دکمه پیراهن خود را اشتباه ببندید
همه دکمه ها مطمئنا اشتباه بسته خواهد شد
همیشه در اولین قدم دقیق و منظم باشید
و با خیال آسوده از ادامه کار لذت ببرید . . .
::
::
وقتی خوشحالید ، از موسیقی لذت میبرید
اما وقتی ناراحتید
متن آهنگ را درک میکنید . . .
::
::
اگر هیچوقت بعد از هر لبخندی خدا را شکر نمیکنید
حقی نخواهید داشت بعد از هر اشکی از او گله مند باشید . . .
::
::
راهی برای رسین به خوشبختی وجود ندارد
خوشبختی همان راه است…
هنوز هم كسی نمیداند:
چوپان قصه ها
دروغ میگفت تا...
تنهایی هایش بشكند
اااااااااااااااااای مردم
گرگ گوسفندهای مرا هم خورد