گریز و درد


رفتم مرا ببخش مگو او وفا نداشت

راهی بجز گریز برایم نمانده بود

این عشق آتشین پر از درد و بی امید

در وادی گناه و جنونم کشانده بود

                                                              رفتم که داغ بوسه ی پر حسرت تو را

                                                              با اشک های دیده ز لب شستشو دهم

                                                              رفتم که نا تمام بمانم در این سرود

                                                              رفتم که با نگفته به خود آبرو دهم

من از دو چشم روشن و گریان گریختم

از خنده های وحشی طوفان گریختم

از بستر وصال به آغوش سرد هجر

آزرده از ملالت وجدان گریختم

                                                             روحی مشوشم که شبی بی خبر ز خویش

                                                             در دامن سکوت به تلخی گریستم

                                                             نالان ز کرده ها و پشیمان ز گفته ها

                                                             دیدم که لایق تو وعشق تو نیستم........

                                                                                                            فروغ فرخزاد

تونل از نوع درختی!

سلام !

تصاویری از جاده هایی با تونل های زیبا از درختان www.taknaz.ir

 

تصاویری از جاده هایی با تونل های زیبا از درختان www.taknaz.ir

تصاویری از جاده هایی با تونل های زیبا از درختان www.taknaz.ir

 

این ها تونل های درختی هستند که هرساله گردش گران زیادی روبه خودشون جذب می کنند! 

حالا تصور کنید اگه یکی از این درخت ها تو ایران بود چه اتفاقی می افتاد؟

  1. درخت رو قطع می کردن چون می خواستن جاده روپهن کنن!
  2. درخت روقطع می کردن چون دلیلی نداره درخت این قدر بزرگ باشه!!
  3. ولش می کردن تا اینم مثل بقیه آثار ملی به تاریخ بپیونده!!!

خدا هست<2>

 

پروانه

و

 پیله

ادامه نوشته

گرم ترین نقطه ی زمین

 

گندم بریان شهداد، گرم‌ترین نقطه زمین

ادامه نوشته

پزشکی و سلامت<1>

چه افرادی بیشتر از همه سرما می خورند؟

ادامه نوشته

شخصیت شناسی<2>

اسم شما چه رنگیه؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

ادامه نوشته

سلام دوستان

هر کدوم از دوستانی که تو سه ترم گذشته خاطره جالبی-یا اتفاق جالبی که یادشونه..

اگه دوست داشتن میتونن اینجا بذارن....باتشکر

 

پلی اتیلن و محیط زیست

بازیافت پلاستیک ها

ادامه نوشته

خطرناک ترین آلاینده هوا چیست؟؟؟

ادامه نوشته

براي بهتر زیستن

--نیازی به انتقام نیست . فقط منتظر بمان . آنها که آزارت می دهند، سرانجام به خود آسیب می زنند و اگر بخت مدد کند ، خداوند اجازه می دهد تماشاگرشان باشی.

--هر روز سپاسگزارم برای: شب هایی که به صبح می رسند ، دوستانی که بخشی از خانواده می شوند. رویاهایی که تحقق می یابند و علاقه هایی که به عشق تبدیل می شوند.

--انسان هم می تواند دایره باشد هم خط راست.انتخاب با خودتان است! تا ابد دور خودتان بچرخید یا تا بی نهایت ادامه دهید......

شخصیت شناسی<1>

بسیاری از دانشمندان زیست شناسی معتقدند خصلت ، منش ، رفتار، توان و کارایی، خلاقیت و خلق

و خوی هر فرد بستگی به نوع گروه خونی وی دارد . در بسیاری از کشورهای صنعتی بخصوص ژاپن

همچنین، برای پست های مدیریتی و اجرائی ، هنگام استخدام افراد ، به نقش گروههای خونی

توجه ویژه ای دارند.

می خواهید بدانید شما دارای چه شخصیتی هستید!!!؟

گروه خونی O :

افرادی سالم تر ، دارای هدفی مشخص و اندیشمند هستند

بیش از دیگران حسود و مقام طلبند .

پر حرف اند

ولی سیاستمداران ، وزیران و ورزشکاران خوبی هستند.

گروه خونی A :

افراد آرام ، منظم ، مطیع قانون و قاعده و بدون اعمال خشونت هستند

انعطاف ناپذیر ، تودار ، خودخواه و مشکل پسندند.

این افراد برای کارهای حسابداری ، هرگونه امور اقتصادی ، مالی ، کامپیوتر و مهندسی شایستگی

دارند.

گروه خونی B :

مردمانی رک و سریع الهجه ، حساس و در عین حال دارای پشتکار هستند.

ناشکیبا ، غیرقابل پیش بینی و در کارهایی که مورد علاقه آنهاست تنبل اند

این افراد دهانشان چفت و بست نخواهد داشت و نمی شود اسرار و کارهای محرمانه را با آنها در میان

گذاشت.

این افراد شایسته روزنامه نگاری و نویسندگی ، هنر و کارهای فکری هستند

گروه خونی AB :

افرادی منطقی ، حسابگر ، امین و رو راستند

سازمانده ، مطیع و در عین حال نیرومند هستند

این افراد به آسانی کسی را نمی بخشند، گاهی خشمگین می شوند و اغماض را دوست ندارند

محافظه کارند و نمی شود آنها را به راحتی شناخت

این افراد برای مدیریت ، قضاوت ، نمایندگی ، کارگری و کارفرمایی هردو مناسبند.

خدا هست <1>

داستان در مورد یک کوهنورد است که می خواست از بلندترین کوه ها بالا برود . او پس از سال ها آماده سازی ماجراجویی خود را آغاز کرد . ولی از آنجا که افتخار کار را فقط برای خود می خواست تصمیم گرفت تنها از کوه بالا برود! شب بلندی های کوه را تماماً در بر گرفت و مرد هیچ چیز را نمی دید . همه چیز سیاه بود.اصلا دید نداشت  و ابر روی ماه ستاره ها را پوشانده بود  . همان طور که از کوه بالا می رفت چند قدم مانده به قله کوه پایش لیز خورد و در حالی که به سرعت سقوط می کرد از کوه پرت شد . در حال سقوط فقط لکه های سیاهی را مقابل چشمانش می دید و احساس مکیده شدن به وسیله ی قوه جاذبه او را در خود میگرفت . همچنان سقوط می کرد و در آن لحظات ترس عظیم٬ همه ی رویدادهای خوب وبد زندگی به یادش آمد . اکنون فکر می کرد مرگ چقدر به او نزدیک است!!!

ناگهان احساس کرد که طناب به دور بدنش محکم شد.بدنش میان آسمان و  زمین معلق بود و فقط طناب او را نگه داشته بود و در این لحظه ی سکون برایش چاره ای نماند جز آنکه فریاد بکشد"خدایا کمکم کن"

ناگهان صدایی پر طنین که از آسمان شنیده می شد جواب داد:"از من چه میخواهی؟"

ـای خدا نجاتم بده!

ـواقعا باور داری که من می توانم تو را نجات بدهم؟؟؟

ـالبته که باور دارم.

ـاگر باور داری طنابی را که به کمرت بسته است را پاره کن.

یک لحظه سکوت و مرد تصمیم گرفت با تمام نیرو به طناب بچسبد.

گروه نجات میگویند که روز بعد یک کوهنورد یخ زده را مرده پیدا کردند.بدنش از یک طناب آویزان بود و با دست هایش محکم طناب را گرفته بود.

و او فقط یک متر با زمین فاصله داشت!!!!!!!!

و شما؟چقدر به طنابتان وابسته اید؟ آیا حاضرید آن را رها کنید؟

در مورد خداوند هرگز یک چیز را فراموش نکنید. هرگز نباید بگویید که او شما را فراموش کرده یا تنها گذاشته است. 

به امید فردای بهتر.........

پرسپولیسی

سلام بچه ها بیاین مطلب بزارین امتحانا تموم شد و  نمره ها هم که اومد منتظر چی هستین راستی یه چی بگم قابل توجه حمید خان روحی

پرسپولیس سرور استقلاله

به امید برد پرسپولیس قهرمان در بازی امروز.